سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازیکن برتر

نظر

بررسی بازی Mordhau , هنر نبرد فیزیکی و شمشیر‌زنی از ایام دور یکی از مورد پسند‌ترین فعالیت‌های نا‌معمول مردمان کشور‌های مختلف بوده است. جنگ‌های حماسی و قهرمانانی که شمشیر به دست در برابر دشمنان قد علم کرده و آن‌ها را به سزای اعمال خود رسانده‌اند، همواره جایگاه خاصی در فرهنگ و داستان‌های ملل سرتاسر جهان داشته‌اند. این محبوبیت به حدی عیان است که حتی امروزه، در میان تکنولوژی‌های مدرن و جهانی که چند صد سال از زمان آخرین جنگ مبتنی بر سلاح سرد در آن سپری شده است، باز هم شاهد آثار بسیاری هستیم که مخاطب را به دنیا‌هایی کهن و ناشناخته می‌برند و آن‌ها را با کسانی همراه می‌کنند که هنوز هم با نیزه‌ای در دست در نبردی خونین گیر افتاده‌اند.



بازی‌های ویدئویی نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین مدیوم‌های سرگرمی، نقش خود را در زنده نگه داشتن داستان‌های قرون وسطایی به خوبی ایفا کرده‌اند. به طوری که تعداد زیادی از عناوین محبوب همه گیمر‌ها، به نحوی مرتبط به جنگ‌جویان دورانی دور‌تر هستند.با این حال سازندگانی که تا به امروز ریسک ساخت محصولی کاملاً آنلاین و مبتنی بر نبرد‌های فیزیکی را به گردن گرفته‌اند، کم تعداد هستند. درواقع به همان اندازه که می‌توانیم آثار شوتر را در سایت‌های فروش بازی پیدا کنیم، بازی‌های مورد بحث نایاب می‌نمایند. دلیل چنین کمبودی را می‌توان در تکنولوژی‌های مورد استفاده توسط سازندگان و همچنین موفقیت ساخته‌های بزرگ‌تر شرکت‌ها یافت که البته از نقطه تمرکز چنین نقدی خارج است. با در نظرداشت تمامی این توضیحات، اخیراً استودیو Triternion، بازی Mordhau را به بازار عرضه کرده که دقیقاً در سبک شمشیر‌زنی واقع‌گرایانه قرار دارد و هم اکنون با ربودن جایگاه PUBG، در رتبه دوم پرفروش‌های شبکه Steam ایستاده است. در ادامه به نقد و بررسی این عنوان و دلایل احتمالی استقبال بی‌نظیر بازیکنان از آن می‌پردازیم.

همانطور که اشاره شد، Mordhau بیش از هر چیزی یک شمشیرزنی اول شخص نسبتا واقع‌گرایانه و کاملاً آنلاین است که مخاطبان را در نقش سربازان زبده دو تیم آبی و قرمز قرار می‌دهد که باید طی نبرد‌هایی خونین و با توجه به مد‌های مختلف، ماموریت‌های گوناگونی را به انجام برسانند و جنگجویان طرف مقابل را شکست دهند. مطمئناً مهم‌ترین فاکتور تاثیر‌گذار بر موفقیت یک محصول چند‌نفره، مقدار درگیرکنندگی گیم‌پلی آن است؛ و خوشبختانه با قاطعیت می‌توان بیان کرد که گیم‌پلی، قوی‌ترین بخش Mordhau است.

از منظر سطحی، مکانیزم مورد ارائه Mordhau به بازیکن همانند بسیاری از آثار هم‌ ژانر بوده و به همین دلیل نیز زمانی که برای اولین بار وارد میدان نبرد می‌شوید، یافتن سیستمی که ناآشنا باشد سخت است. می‌توان با یک دکمه و با توجه به جهت‌گیری سلاح، آن‌را از چپ به راست و یا بالعکس و همچنین از بالا به پایین حرکت داده و ضربه زد. بخش تیراندازی نیز کاملا استاندارد بوده و پیچیدگی ظاهری چندانی دارد، به طوری که می‌توان به راحتی پس از چند دست تمرین هدف‌زنی، با ویژگی‌های کلی آن آشنا شد. با این حال این سیستم به ظاهر ساده زمانی رنگ می‌بازد که برای بار اول و یا دهم، و یا بیستم وارد یک سرور واقعی شوید و سپس ده بار پشت سر هم با یک ضربه شمشیر جان به جان آفرین تقدیم کرده، سر قطع شده خود را بر روی زمین مشاهده کنید. درواقع پس از عبور از مرحله یادگیری اولیه که در آن به گمان خود تمامی ستون‌های گیم‌پلی را به خاطر می‌سپارید، Mordhau به طور بی‌رحمانه‌ای سیرت واقعی خود را نشان داده و شما را در پایین‌ترین سطح چرخه تغذیه قرار می‌دهد.

مکانیزم‌هایی که در لحظه مشمول هر وضیعت می‌شوند پر‌تعداد و در طرز پیشروی مبارزات مختلف بسیار تاثیر‌گذارند. درواقع تکیه بر تکنیک‌های معمول فشار دادن پیاپی دکمه حمله برای غلبه بر دشمنان، یکی از بهترین فرمول‌های موجود برای داشتن مرگی زود‌هنگام و باخت است. به طور مثال، اگر ضربه بالا به پایین شمشیر شما زمان‌بندی درستی نداشته باشد و کلاً به خطا برود، همانند مبارزات واقعی خود را در وضیعتی می‌یابیید که سلاحتان در فاصله زیادی از بدنتان قرار دارد و سرتان آماده قطع شدن توسط حریف باتجربه‌تر است. چنین پیچیدگی گسترده‌ای نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارد. از یک سو مرگ‌های پی در پی به این معناست که بازی اصلاً گزینه خوبی برای سرگرمی‌های ده دقیقه‌ای در یک روز شلوغ نیست. رویارویی‌ها حساس، نفس‌گیر و کاملا مبتنی بر قابلیت‌های طرفین هستند و برای داشتن کوچک‌ترین شانسی برای زنده ماندن، می‌بایست ساعت‌ها تمرین کرد. همین مورد Mordhau را برای افرادی که به دنبای یک «اسلشر» سرگرم کننده سطحی هستند دست نیافتنی می‌کند. از سوی دیگر با توجه به ویژگی‌های بسیار زیاد گیم‌پلی و هم‌چنین سلاح‌های پرتعداد در اختیار بازیکن، پتانسیل درگیرکنندگی بالایی را مشاهده می‌کنیم به طوری که تنها آشنایی کامل و استفاده درست از سیستم‌های اولیه بازی، نیازمند شاید 50 ساعت زمان خواهد بود.

مشخص است که طراحی مد نظر توسعه‌دهندگان به نحوی انجام شده است که خریداران این محصول، زمان زیادی را صرف تجربه آن کنند و درواقع ساخته خود را نه برای موفقیت کوتاه‌مدت، بلکه با هدف نگه داشتن در لیست پر‌فروش‌های شبکه «استیم» آماده کرده‌اند. برای رسیدن به چنین مهمی، در کنار چرخه گیم‌پلی سرگرم‌کننده، گوناگونی مورد ارائه به بازیکن نیز یک اصل غیر‌قابل تعویض است که می‌بایست رعایت شود. زیرا حتی با وجود داشتن سیستم مبارزات بسیار خوب، به تکرار افتادن قابلیت‌ها بازی می‌تواند پس از مدتی وی را از ادامه دادن ماجراجویی‌های خونین خود بازدارد. از این منظر، و با توجه به هدف مورد اشاره استودیو Triternion، باز هم شاهد نمایش بسیار خوبی توسط Mordhau هستیم. همانطور که در پاراگراف‌های پیشین نیز گفته شد، سلاح‌های در دسترس کاربردی و پرتعداد بوده و همچنین با دقت بسیار زیادی طراحی شده‌اند. حدود پنجاه ابزار جنگی در بازی گنجانده شده‌اند که شامل موارد کلاسیکی همانند تبر‌ها، شمشیر‌ها و نیزه‌ها و همچنین گزینه‌های خاص‌تر مثل ماهی‌تابه و عود است (یعنی می‌توانید در کنار فریاد‌های گوش‌خراش افراد در حال مرگ به موسیقی نیز گوش دهید). چنین گوناگونی از دو جهت قابل توجه است.

از طرفی تعداد بالای تجهیزاتی که می‌توان با آن‌ها به صحنه نبرد وارد شد، به این معناست که شما به عنوان مخاطب، هیچگاه از استفاده از سلاحی خاص خسته نخواهید شد، زیرا زمانی که به طور مثال شمشیری برایتان تکراری شد، می‌توانید به راحتی آن‌را با یک نیزه و یا تبر جایگزین کنید. از طرف دیگر تفاوت مذکور فقط ظاهری نیست و از نظر جزئیات نیز تمامی تجهیزات با یکدیگر متفاوتند. درواقع سازندگان با وسواس قابل توجهی اقدام به پیاده‌سازی چنین تفاوت‌هایی کرده‌اند، به طوری که ممکن است این ویژگی در مواردی حتی گمراه‌کننده نیز باشد. از برد مؤثر تا زاویه چرخش اسلحه و خسارت در برابر زره، همگی از مواردی هستند که می‌توان به هنگام انتخاب وسایل کشتار خود آن‌ها را در نظر داشت و در برابر بازیکنان قدرتمند، سنجش صحیح گزینه‌های موجود و عمل بر اساس تجهیزات دشمنان، تبدیل به یکی از نیازمندی‌های اصلی پیروزی می‌شود.

علاوه بر گستردگی امکانات، دیگر نکته مهم یک اثر آنلاین، مد‌های قابل بازی و همچنین نقشه‌های آن است. Mordhau در این بخش نیز تا حد خوبی عمل می‌کند. با این حال ایراداتی نیز دارد. مد‌های قابل تجربه پر‌تعداد هستند و شامل موارد استانداردی مثل Deathmatch و Team Deathmatch می‌شوند. بنابر فرمول این روز‌های عناوین چند‌نفری، بخش «بتل رویال» نیز حضور دارد که طی آن 64 بازیکن در مقابل یکدیگر به نبرد می‌پردازند. البته برخلاف دیگر سردمداران بازار بتل رویال، اینجا شاهد هیچ‌گونه پیچش خاصی در این حالت نیستیم و همان گیم‌پلی اصلی و ترکیب آن با فرمت بتل رویال است. اما اصلی‌ترین مد، Frontline نام دارد که به طور خاصی یادآور Operation‌های معروف سری «بتلفیلد» بوده و 64 نفر را در قالب دو تیم 32 نفری در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد و می‌بایست با انجام ماموریت‌هایی خاص، خط مقدم نبرد را به طرف پایگاه دشمن حرکت داد. Frontline به عنوان اصلی‌ترین بخش گیم‌پلی، بسیار جذاب و در عین حال تاکتیکی است. تصرف نقاط کلیدی نقشه و پس راندن تیم حریف به سوی آخرین خط دفاعی نیازمند داشتن استراتژی درست و همکاری با یاران خودی است. به طوری که اگر فرد تک‌رویی باشید، به زودی خواهید فهمید که قرار گرفتن در برابر پنج یا شش نفر از سربازان دشمن بسیار ساده بوده و خارج شدن از آن ناممکن است. اما زمانی که تمامی تلاش‌های تیم به بار می‌نشیند و چرخ‌دنده‌ها در جای خود قرار می‌گیرند و پیروزی مسجل می‌شود، مخاطب یکی از بهترین لحظات خود در یک بازی را تجربه می‌کند، زیرا در میادین جنگ قرون وسطا، هیچ چیز به راحتی به دست نمی‌آید.